خورشید به خواب رفته بود،
درون سیب
وقتی که مار سیب را گزید
لب هایش سوخت
مار برای همیشه
توان بوسیدن را از دست داد .
پاپویان
سلام علیممنون که بهم سر میزنیچه متن وهم انگیزی گذاشتی عزیزمنظورت چی بود؟نکنه تو هم بدتر از من حال خوشی نداری اینروزا..........
سلام خواهش میکنممنظوری نداشتم اما حال و روزم خراب هستش.....خوش باشی
خوابیم همه.این ناگزیر واسه ما سیر صعودی تا سقوط همیشه قصه ی صدا تمومه با حرف سکوت...و آیا باز هم سکوت؟تیر تپر قصه ی هژیرها و ...
سلام علی خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
salam ali joonma erdat dariim emrooz dige matlab jadid mizaram mer30 khabaram kardi movfagh bashi bye
سلام دوست خوب ببخشید که خیلی وقته آپ نکردم و سر نزدم آخه مهمون داشتیم(دوست پاییزی)انقدر دوست داشتنی که فامیلا دعوتمون میکردن و به علت کمی وقتش خیلی جاها نتونستیم بریم برای همین هم ازش خبر نداشتیییییید در اولین فرصت سر میزنم و آپ میکنم فعلا بای
سلامممنونم از تبریکت..شرمنده که به پست های قبلی نرسیدم تو وبم دلیل غیبتم رو نوشتم..چه داستان تلخی نوشتی..بیچاره ماره :(حالا خورشید چرا رفته بود تو سیب بخوابه؟؟از داستانهایی که توش خیلی حرف داره خوشم میاد..موفق باشی
سلام خواهش میکنم همینطور هست که میگی موفق باشی
دلم برای مار میسوزهحتی خورشیدها هم گاهی باید هوای مارها رو داشته باشندکم پیدا شدی؟!!
salam alii jon mer30 bay
سلام علی عزیزمنمی دونم راجع به آپت چی بگم...در عین سادگی حرفهای زیادی دارهدلت شاد
سلام ممنونم که سر زدی لطف کردیموفق باشی
پدرقصه گوی ایران آخرین قصه اش را در یه روز برفی روایت کرد...بروزم...
salam man upam alii jan dos dashti sar bezan ok bye
سلامبه روزم و منتظر حضور گرمتونموفق باشید[بدرود][بدرود][بدرود]
سلام علی
ممنون که بهم سر میزنی
چه متن وهم انگیزی گذاشتی عزیز
منظورت چی بود؟
نکنه تو هم بدتر از من حال خوشی نداری اینروزا..........
سلام
خواهش میکنم
منظوری نداشتم اما حال و روزم خراب هستش.....
خوش باشی
خوابیم همه.
این ناگزیر واسه ما سیر صعودی تا سقوط همیشه قصه ی صدا تمومه با حرف سکوت...
و آیا باز هم سکوت؟
تیر تپر قصه ی هژیرها و ...
سلام علی خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
salam ali joonma erdat dariim emrooz dige matlab jadid mizaram mer30 khabaram kardi movfagh bashi bye
سلام دوست خوب ببخشید که خیلی وقته آپ نکردم و سر نزدم آخه مهمون داشتیم(دوست پاییزی)انقدر دوست داشتنی که فامیلا دعوتمون میکردن و به علت کمی وقتش خیلی جاها نتونستیم بریم برای همین هم ازش خبر نداشتیییییید در اولین فرصت سر میزنم و آپ میکنم فعلا بای
سلام
ممنونم از تبریکت..
شرمنده که به پست های قبلی نرسیدم
تو وبم دلیل غیبتم رو نوشتم..
چه داستان تلخی نوشتی..بیچاره ماره :(
حالا خورشید چرا رفته بود تو سیب بخوابه؟؟
از داستانهایی که توش خیلی حرف داره خوشم میاد..
موفق باشی
سلام
خواهش میکنم
همینطور هست که میگی
موفق باشی
دلم برای مار میسوزه
حتی خورشیدها هم گاهی باید هوای مارها رو داشته باشند
کم پیدا شدی؟!!
salam alii jon mer30 bay
سلام علی عزیزم
نمی دونم راجع به آپت چی بگم...در عین سادگی حرفهای زیادی داره
دلت شاد
سلام
ممنونم که سر زدی
لطف کردی
موفق باشی
پدرقصه گوی ایران آخرین قصه اش را در یه روز برفی روایت کرد...
بروزم...
salam man upam alii jan dos dashti sar bezan ok bye
سلام
به روزم و منتظر حضور گرمتون
موفق باشید[بدرود][بدرود][بدرود]